شهرزاد - هاروکی موراکامی
این داستان نوشته هاروکی موراکامی و ترجمه گیل آوایی و به دو زبان
فارسی و انگلیسی می باشد.
پس از هر عشق بازی او مانند ملکه شهرزاد در داستان هزار و یک شب، داستان عجیب و غریبی برای هابارا تعریف کرده است. البته اگرچه هابارا برخلاف پادشاه، بنا نداشت که بامداد همان شب سر از او جدا کند (هرچند تا صبح با پادشاه هرگز نماند) برای هابارا داستان تعریف می کرد چون خودش میخواست. هابارا هم فکر می کرد که او از غلتیدن در رخت خواب و حرف زدن با مردی در چنان وقت بی حالی و خلسه پس از عشقبازی لذت میبرد و هم احتمالا برای این که دلش می خواست به هابارا آرامش دهد چون او هر روز می بایست محبوس در خانه می گذراند.
پس از هر عشق بازی او مانند ملکه شهرزاد در داستان هزار و یک شب، داستان عجیب و غریبی برای هابارا تعریف کرده است. البته اگرچه هابارا برخلاف پادشاه، بنا نداشت که بامداد همان شب سر از او جدا کند (هرچند تا صبح با پادشاه هرگز نماند) برای هابارا داستان تعریف می کرد چون خودش میخواست. هابارا هم فکر می کرد که او از غلتیدن در رخت خواب و حرف زدن با مردی در چنان وقت بی حالی و خلسه پس از عشقبازی لذت میبرد و هم احتمالا برای این که دلش می خواست به هابارا آرامش دهد چون او هر روز می بایست محبوس در خانه می گذراند.